𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐓𝐨 𝐑𝐮𝐛𝐲'𝐬 𝐑𝐨𝐨𝐦

𝘐'𝘭𝘭 𝘫𝘶𝘴𝘵 𝘵𝘳𝘺 𝘵𝘰 𝘤𝘳𝘺 𝘮𝘺𝘴𝘦𝘭𝘧 𝘵𝘰 𝘴𝘭𝘦𝘦𝘱

!?How Was Today's Exam

 

گووود مورنینگگگگگ (چانییی TT)

خاب خاب خاب، الان که دارم این پستو مینویسم باید بگم که هنوز لباسای مدرسمو درنیاوردم و الان دارم با اشتیاق لباسامو مچاله کرده و داخل ماشین لباسشویی میندازم!! آخیشششش راحت شدم. و همچنین الان یونهو رو لایوه و من نمیتونم ببینم لایوشو، عین تمام دفعات قبلی ._.

خب بگذریم. امروز، روز نرمالی بود. برخلاف بقیه صبحا این دفعه نه د فیلز توی گوشم پلی شد، نه پینت د تاون خوندم و نه وقتی مامانم داره باهام حرف میزنه لاواستی و 24 تو 25 خوندم. کلا امروز نرمال بود! از اونجایی هم که هوا سرد بود، صف واینستادیم و رفتیم سر کلاسامون. عسل هم هی میومد تو کلاس ما، واااااای خدااااا بگیری خفش کنی خب گمشو برو سر کلاس خودتتتتت!!! دراصل همکلاسییم ولی برای امتحانا وقتی کلاس بندیمون کردن، باهم نیوفتادیم! تا قبل از اینکه خانم صفری بیاد سر کلاس، منو فاطمه داشتیم باهم درمورد قهوه حرف میزدیم و من گفتم قهوه دوست ندارم و اون گفت اگر خودت درستش کنی میتونی شیرینش کنی و فلان فلان. بعدش پرسید دینی بلدی چیزی؟ گفتم آره بلدم ولی معنی و مفهوم آیه هارو بلد نیستم. اونم گفت آره منم بلد نیستم. بازم یکم حرف زدیم و فاطمه گفت من هروقت درس میخونم وقتی میخوام به خودم استراحت بدم میشینم پا گوشی میرم اینستا ویدیوهای بی تی اسو میبینم (آرمی تشریف داره...فقط آرمی...باز بد نیست خوبه:″) منم گفتم من اصن درس نمیخونم فقط میخوام بخوابم که وسط بحثمون یهو خانم صفری اومد تو. برگه هارو بهمون داد و گفت که سوال 28 رو خط بزنیم و جوابش ندیم. مام از خدا خواسته!!! دیگه هیچی امتحانمو زود تموم کردم و تازه 2 تا سوال هم جواب ندادممم، شاید 17 بشم؟؟ همونم خوبه بابا!! به قول سجون: کنچانا،...کنچانا...″ بعدم که امتحان تموم شد، سارینا رو توی راهرو دیدم و توی حیاط با سوگل و تارا شروع به حرف زدن کردیم که ریدیم امتحانو آب قطعه یا نه!! بعد عسل هم بهمون پیوست و گفت که میای کتابخونه یا نه. منم گفتم نه و نمیدونم مامانم اجازه بده یا نه. بعد گفتش راضیش کن بریم کتابخونه و زر بزنیم به هوای درس خوندن. منم به مامانم گفتم مامانمم گفت حالا بیا بریم هوا سرده! به عسل هم گفتم جواب اوکی رو داد، بهت میگم. و اینگونه که منو عسلو تارا (شاید) و شاید یکی دونفر دیگه به هوای درس خوندن میریم کتابخونه ولی نمیریم درس بخونیم کههه!!!

امروز هم باز مثل چند امتحان قبلی بهم خوش گذشت و تصمیم گرفتم که از این به بعد حضوری برم مدرسه چون واقعا دوران راهنمایی یه نعمت بزرگ از سمت خداوند متعاله و من کلی بابت این نعمت شکر گذار پروردگارم هستم! (معلومه 5 دور دینی خوندن تاثیر گذاشته روم؟)

دیروز نه...پریروز...بعد از امتحان اجتماعیم، اومدم خونه و پستو اینا گذاشتم رفتم تلگرام ببینم چه خبره و اینا، بعد دلم وانشات یا فیک هیونلیکس خواست. رفتم تو چنل هیونلیکس اریا و یه دونه وانشات پیدا کردم که نخوندم (بقیو خوندم، شایدم تک و توک چندتا باشه که نخونده باشم) بعد از شانس نازنینم اسمات داشت و عووووق اسماتش به شدت افتضاح بود! بعد اصنننن اون شخصیتی که برای فلیکس انتخاب کرده بودن بهش نمیخورررررد!! کل ابهت صدای دیپ و کلفتش با این وانشات رفت زیر سوال بخدا._. بعد داستانش هم زیادی عجیب و زود جلو رفت:/ و اسماتش...سه راند؟؟؟ و فرداش 2 راند؟؟ کمر میمونه برای لیکس با این وضعیت؟ توی 2 روز، پنج بار به فاک رفتتتت!!! بعد از اون طورانها بود که باتم، تاپش رو ددی صدا میکرد و خودش بیبی بود...اوکی به هیون میاد ددی باشه (خیلیییییم میاد) ولی فلیکس بیبی نیست!!!!! فلیکس پاور باتم عههههه...البته پاور باتم فقط جونگ کوک ولی خب کلا...بعد مینهو پسر عموی لیکسه:/ و با هیون مشکل داره:/ شاید اگر روند داستان و شخصیتا رو درست میکرد، میتونستم باهاش کنار بیام...ولی...نشد دیگه نشد...

راستیییی...شبا که ما میخوابیم، مینسونگ میرن سر دیت!!! دیشب برای دومییییییین بار رفتن سر دیت!! یعنی پریروز مینهو اومد بابل گفت با جیسونگه و الان دارن باهم سوشی میخورن. دیشب هم اومد و گفت داره با جیسونگ گوشت خوک گریل شده میخوره...ما منتظر عکسیم جناب آقای لی مینهو! 

تا عکس دیت مینسونگ نگیریم، آروم نمیگیگیریمXDD

خب دیگههه، ایتس ایناف فور تودییی!! من باید برم بخوابم به امید خدا اگر بشه و نشینم پای ساب... آره همین دگر... (غلط املایی اگر دارم حوصله درست کردنشو ندارم ولش کنید)

Peace🤘🏻

 

❤️lovestay#

۵ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

سم کیپاپی._. این داستان: !?How does a NCTzen sneeze

یک انسیتیزن چگونه عطسه میکند؟

 

اگر عطسه ش کوتاه باشه:

انسیتیزن: *عطسه کوتاه میکنه*

انسیتیزن: Bless me achu

 

اگر عطسه ش طولانی و طوری باشه که با ″هو″ تموم بشه:

انسیتیزن: *عطسه میکنه و با هو تموم میشه*

انسیتیزن: I'm about to raise the roof

 

+ من وقتی عطسه کنم، یا میگم بلس می آچو یا resonance میخونمXD

۷ نظر ۵ موافق ۰ مخالف

Zero O'clock

 

 

I'll Look At The Sky Every Night

And Watching Your Shining Light

You're The Only Star In My Sky✨

 

شبتون خوش:)

۳ موافق ۰ مخالف

New edit - TXT✨

بعد از چند وقت تصمیم گرفتم یه ادیت اینطوری کیوت طورانه بزنم

بهم نخندید ولی ایده ادیتش توی دستشویی اومد تو ذهنم😐😂 و اول میخواستم با اسکیز درستش کنم اما نمیشد، چرا؟ چون اسکیز 8 نفرن و نمیتونستم با آهنگ سینکش کنم. بعدش تصمیم گرفتم با ایکس دینری هیروز ادیتش کنم تازه ممبراشونم هم اندازه بود و سینک میشد با آهنگ ولیییییییییییی خب بازم نشد:/ و در آخر...توباتو اومد تو ذهنم و اینطوری بودم که: خیلیم لیه‌عا!! (منبع: بومگیو)... و بله دوستان منم از این حرف استفاده فراوانی میکنم •-•

اینگونه که...بلهههه ادیتو زدم و ببینید چجوری شده *-*

Click~

 

نمیدونم چرا ولی وقتی توی بیان باکس آپش میکنم، کیفیتشو صداش و اینا همش میاد پایین ولی نمیدونم چرا برای شماها نمیاااااااد؟؟؟؟؟

خب ...چجوریه؟

۴ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

سومین امتحان...

 

بلههه امروز سومین امتحانم بود. مطالعات زهرماعی (زهرمار + اجتماعی) 12 درس بود و رسما سر خوندش پاره شدم ولی خب ... خوندم و آرهههه *-*

امروز یه ربع زودتر پاشدم (مَوَریک آخجووون) یعنی شیش و ربع! نشستم دوباره 12 درسو مرور کردم مخصوصا (بک این د گیم سان ....آیم ا آیم ا موریکک) 6 درس دومو. دیگه ما درسمونو خوندیم و صبحانه نوش جان نمودیم. (فاک یو جویون🙂) بعد رفتم صورتمو بشورم و مسواک بزنم که ... یهو ارور زد معدم @-@ گلاب به روتوووون هرچی خوردم اومد بالا ._. کلا معده من مشکل داره توی هضم و اینا مخصوصا غلات! به این دلیل من ماکارونی نمیتونم بخورم چون اتفاق امروز صبح میوفته:″) هیچی دیگه بگذریم. من لباسمو پوشیدم و با مامانم زدیم بیرون! (یه پلی لیست اسکیز دانلود کردم، اولین آهنگش دونت وانت تو اکنالجه...امیدوارم پلی لیست زیبایی باشه:″) بعد من داشتم حاضر میشدم، داشتم آهنگ میخوندم. حالا چی؟ یو گات استولن مای هارت اوه نور لت ایت گوو~ د فیلز توایس!! بعد ساعت 7 صبح بود من اینطوری بودم: وانا بی د گود کید آها... بلا بلا بلا... وی آبوت تو پینت د تاون لاتاتاتاتاتا پینت د تاون لاتاتاتاتا پینت د تاون لاتاتاتاتاتا یو کنت استاپ آس جاست وی اورین مُمجور بقیشو یادم نمیاد! ساعت هفت صبححح پینت د تاون لوناااااا !!

بعد توی راه مدرسه هم باز د فیلز توی گوشم پلی شد، بعد مامانم داشت حرف میزدم باهام من اینطوری بودم: آی ویل نور میک یو لونلی یو آلویز بی بی ساید می... آی ویل نور میک یو لونلی نو وا هامگه ... کاز آی~ لاو استی هی هی لاو استی هی هی لاو استی هی هی لاو استی~~″ اینگونه که اوضاع خیلی عجیب بودXDDD بعد دیگه رفتم تو حیاط مدرسه کیاناز رو پیدا کردم و رفتم پیشش و نشستم زر زر کردیم که یهو عسل از پشت اومد منو ترسوند ._. ازت نمیگذرم ._. بعدم رفتیم صف وایستادیم و هزار بار صلوات فرستادیم و هر هر خندیدیم. راستش دلم برای مسخره بازیام با رفیقام سر صف تنگ شده بود:″) نمیتونم اینو انکارش کنم واقعا... خیلی دلم تنگ شده بود براش:″))) بعد مدیر گفت که امروز دومین سالگرد سردار قاسم سلیمانی (پشمام._. کیبورد اسمشو پشت سر هم آورد ._.) عه بخاطر همین زیاد سر صف نگهتون نمیداریم...یه سرود ملی بخونید و برید.

بعد منو عسل و سوگل اینطوری بودیم: سرود ملی؟؟ سرود ملی چی بود من یادم رفتههه!!″ تا جایی که تونستیم همراهی کردیم و بعد رفتیم سر کلاسمون. هممون هم با ادبببببب!! ″گمشو برو تو کلاست بچ″ ″خفه شو″ ″عهه تو چه گوهی میخوری اینجا؟″ ″چه غلطی داشتی میکردی؟!″ آره دیگه... ._.

یه مراقب لاغرررررر مردنی اومد سر کلاسمون و برگه هارو دادو من توی 1 ربع اول امتحانو دادم ولی باید 1 ربع دیگه موندم سر کلاس:/ بعد یهو مدیر اومد تو و ناخن یکی از بچهارو دید که لاک داشت! (این...آهنگ سراچاعه...؟...) 

مدیر: این چه ناخنایه؟ اومدید مدرسه بعد لاک میزنید؟ مگه اومدید عروسی؟

اونوقت منی که ناخنام بلنده آستینامو تا کجا آوردم جلو تا ناخنام معلوم نشه بعد مجبور بودم ادای سرد بودن دربیارم که مثلا سردمه و فلان. هیچی دیگه بعد برگمو دادم و رفتم بیرون و پیش مامانمو اینا. و تا 8 و 51 دقیقه مدرسه بودیم منتظر رومینا، ولی نیومد تا جایی که ما بودیم!! مام گفتیم ولمون کن سرده هوااا. با حدیثه و الینا و ماماناشون راه افتادیم و رفتیم سمت خونمووون!! (لیخسنسخسم این کدوم آهنگ اسکیز بووود؟؟؟ پشممم یادمهههه میشناسمش ولی نمیدونم چیهههههیتمسنسحسسمسخ عععهههه)

الانم مامانم خوابه ولی من میخوام ساب بزنممم (هیونلیکسسسسسمیمطمسحسمیحکییمحینژTTTTT) سووو قراره بیدار باشم و این یعنی بعد از ظهر میخوابم!! شنبه وقتی از امتحان ریاضی برگشتم خونه، از 10 خوابیدم تا 4 @--@ انقد چسبیییییید!!!! ولی زیاد خوابیدم اما چسبید!! امروزم بعد از ظهر احتمالا بخوابم الان ساب میخوام بزنم! آره دیگه اینطوری*-*

(اوکی ولی آهنگای سراچا یه آرامش خیلی خاص و غیر قابل توصیفی درونشه که من میتونم توش شنا کنم!! ولی نمیدونم این الان واقعا آهنگ سراچاعه یا نه ولی خیلی میخوره آهنگ سراچا باشه!!)

 

راستی اوما ایمی پست قبلیو ببین اگر ندیدیش *-*

 

❤️lovestay#

 

+ باز باشه کامنتا یا نه؟ نمید ._.

۱۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

اوما ایمی:)

city of stars
cover live
By: felix, bangchan & lia


Magic Spirit

(نمیدونم آهنگ پلی میشه یا چی، ولی اگر نشد، کلیک کن و با متن زیر بخون)

 

 

شاید رنگت آبی باشه، ممکنه بیشتر اوقات ناراحت باشی و تسلیم بشی اما درواقع برای من اینطوری نیست

من یه دختر قوی و شجاع رو درونت میبینم که فقط منتظر یه فرصته که بتونه خودشو نشون بده و نزاره حرفایی که دیگران بهش میزنن بهش ضربه بزنه. منتظره اون زمانیه که بتونه همشونو با خاک یکسان کنه...

من اعتقادی به کارما ندارم...یعنی دیگه ندارم...میدونی؟ زندگیتو خودت میسازی و جلو میبری، نه سرنوشت اینکارو میکنه و نه کارما...

سعی کن زندگیت رو خوب جلو ببری، نزار کسی برای زندگیت تصمیم بگیره و هیچوقت نزار کسی تحقیرت کنه و جلوی همه کوچیکت کنه و پشتت رو خالی کنه و طوری رفتار کنه که انگار از اولشم وجود نداشتی...همون دختر قوی باش که درونت خوابیده...

امروز یه سال بزرگ تر شدی...بخش جدیدی از کتاب زندگیت باز شده و تو قراره تمام خاطرات و اتفاقات خوب و بد 16 (یا 17؟) سالگیت رو توی اون بخش بنویسی و وقتی اعداد به سنت اضافه شدن، برای برگشتن به این دوران و حس کردن حال این خنده ها و گریه هات، شروع به خوندن کتابت میکنی..از یک سالگی تا هر سنی که باشی. فقط...هیچوقت نزار بخش های کتابت خیلی زود تموم شده. ادامشون بده، هرچقد که میتونی و جا میشه...انقد بخش های جدیدی رو بنویس و بازشون کن تا وقتی که دیگه بخشی برای کشف کردن باقی نمونه...

زندگی بی رحمه، ولی نزار اذیتت کنه نزار باعث بشه از همه چیز زده بشی و دیگه هیچ دلیل و اشتیاقی برای نفس کشیدن و دیدن دنیا نداشته باشی! جلوش وایستا و شکستش بده...نزار این بازی مسخره رو ببره! عین اون کاراکتری باش که هر کریپری که میخواد زندگیش رو خراب کنه میبینه میکشتش، با شجاعت توی چشمای اندرمن نگاه کن و وقتی میخواد بکشتت بکشش، قبل از اینکه اسکلتون بهت تیر پرتاب کنه بکشش و نزار زامبیا و اسپایدرمن ها بهت دست بزنن و از دور همشونو بکش و به اند پورتال برو و دراگون آخر مرحله رو بکش و موفق بشو!

ستاره ای باش که حتی توی آسمون روز وقتی که خورشید داره میتابه، معلومه و نور تابنده اش از خورشید سوزان بیشتر و قوی تره...ستاره ای باش که تکه و فقط یکی ازش توی این دنیا وجود داره و همه به اطرافیانش و داشته هاش حسودی میکنن... 

اون ستاره ای باش که هرشب برای دیدنش، آرزو میکنم و تحسینش میکنم:)

اوما ایمی، تولدت مبارک

دوست دارم:)

۴ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

واااای چه عنوان خفنی ″-″

ما در هنگام حوادث فقط به یاری هموطنان خود نمی شتابیم، بلکه نسبت به ٔهمه انسان های مظلوم و آسیب دیده در هر جای جهان باشند احساس مسئولیت می کنیم.برای مثال هر روزه شاهد هستیم که مردم فلسطین اشغالی در اثر حمالت ناجوانمردانهٔ رژیم اشغالگر قدس، زخمی می شوند و یا به شهادت می رسند یا در خبرها می شنویم مردم یک کشور آفریقایی در اثر خشک سالی و گرسنگی در شرایط بسیار سختی زندگی می کنند و عده ای از آنها می میرند .با شنیدن این خبرهامی گوییم: ای کاش آنجا بودیم و به انسان های خسار تدیده و مظلوم،کمک می کردیم.

 

توی کتاب اجتماعی سال هفتم درس شیشم میان همچین حرفی میزنن، ولی وقتی اعراق (فکر کنم) شروع کرد به ترور کردن اون دختر و زنانی که ورزشکار بودن، هیچکاری که نکردن هیچ همدردی و همدلی هم نکردن!!

جالبه راستش!!

 

+ اوکی ولی کنجد و نمک خیلی خوشمزسسسسTT

❤️lovestay#

۲ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

?What The ACTUAL Fuck Am I

آیا روحی یا جنی چیزی منو تسخیر کرده یا خونمون جن داره یا چی؟؟؟

امروز (یا دیروز) روز خیلییی عجیب غریبی بود...

من 3 شب پیش، (یعنی 30 دسامبر) خواب دیدم که برای اجرای تایگر اینسایدی که 98 لاینر پریروز اجراش کردن، پارت مارک رو دادن مینهو و پارت تیونگ هم دادن به کینو...و من 1 ساعت پیش با خواهرم اجرا رو دیدم...و بوم... گس وات؟ پارت اول مارک رو داده بودن به مینهو و پارتای تیونگ برای کینو بود:> میتونید فکر کنید اسکل شدم و مخمو از دست دادم، ولی توی اینترنت سرچ کردم: Am i haunted by ghosts?" ترسناکه بخدا ترسناکهههههه من از خودم میترسممممم TT خواهرم سمتم نمیااااادTT مییپمسمسحسمسحسخیحینیتید TT

واقعنی دارم میگم بدون شوخی... درسته من گفتم که روحم با 9 ممبر اسکیز یکیه، ولی راستش فکرشو نمیکردم همچین اتفاقایی بیوفته!!! من اگر این حرفو میزدم بخاطر این بود که خیلی باهاشون همزاد پنداری میکنم و درکشون میکنم و حس خیلی نزدیکی بهشون میکنم...اما داستان داره ترسناک میشه...میترسم پس فردا پاشم ببینم تناسخی چیزی اتفاق افتاده من تو خوابگاه اسکیزمTT (هققق عین لاو انجلTT) خدایی ترسناکه گایز...

دو دقیقه فکر کنید که شما یه حرفی میزنید یا کاری میکنید یا یه خوابی میبینید یا یه چیزی مینویسید، و چندوقت بعدش همون حرفی که زدید یا کاری که کردید یا خوابی که دیدید یا چیزی که نوشتید رو اون کسی که مخاطبش بوده همشونو یا به زبون میاره، یا همون کارو میکنه یا خواب شما تعبیر میشه یا چیزی که نوشتید واقعا اتفاق میوفته...

ساسنگا اندازه من خبر ندارن از زندگی اسکیز بخدا :″|XDDDD 

ولی ترسناکه...من رفتم یه چی بخورم فشارم نیوفته، یعنی پاهام شل شد وقتی اجرارو دیدم...

 

❤️lovestay#

 

+ آی نو آی ویل بی ایگنورد بات‌... کامنتا رو باز میزارم:>

۶ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

?Jae really left Day6

دارید با من شوخی میکنید دیگه، آره؟

دارید بهم میگید که...دیگه جه توی دی سیکس نخواهد بود؟

همین؟ از گروه و کمپانی رفت؟ خب برای چی؟؟؟ به چه دلیل فاکی...

میتونم بگم که هفته و سال افتضاحی رو شروع کردم....

یعنی چی آخه؟؟؟ چرا جه باید از دی سیکس بره؟؟؟؟ 

چرا تک تک بایسای من دارن از گروهاشون میرن؟؟؟ اون از لاو حالا جه؟؟ 

جه هنوز توی دی سیکسه...

۱۴ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

یه سکند بیاید، برای اثبات حرفام مدرک دارم!!

استپ اوت 2022؟

با فلیکس مو بنفششششششششششششششششششششششش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فلیکس واقعا موهاشو بنفش کرده بود و بعد...رید توش و کوتاهشون کرد هیچ، بلوند (یا یخی) کردششششششششششششششش؟؟؟؟

برنامه های اسکیز برای سال 2022:

دومین فن میتینگ (سندیتم/ذرتدمهتدر عههههههههههههههههههههههههههههههه)

تو کیدز روم

دومین تور جهانیییییییییییییییییییییییی 

دوتا آلبوم میدنننننن

اسکیزو پاپ آپ 

تی وی ریلتی شووووو

اسکیز پلیز و ریکورد آلبوممممممممممم

skzflix

 

ویت-

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااتتتتتتتتتتتت؟؟؟؟

امروز صبح چان یه پیام تو بابل گذاشت

"بعضی اوقات دلم میخواد به گذشته برگردم تا همه ی کارای احمقانه ای که کردم رو تغییر بدم"

و .... توی وویسز همین اتفاق میوفتهههههههه

من درک نمیکنمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم


 

برای اثبات حرفام درمورد فیکی که دارم مینویسم وویسز و حرفای اعضای اسکیز، این عکسا رو گرفتم و مدرک دارم و بد نیست اگر ببینیدشون و بخونیدش!!!

 

 

ببینید، پارت اول وویسز رو من 2 سپتامبر نوشتم، فایل وردش رو هم همون موقع زدم.

عکسای پایینی هم اسپویل حساب میشه، ولی نو پرابلم.

بخونید متنای توشونو!

 

 

این یه مدرک!!

 

 

اینم یه مدرک دیگه

درضمن این همون خواب عجیب غریبه هم هست!

و من واقعا نمیدونم چی باید بگم

راستش خودمم خیلی تعجب کردم و آبجیم بدتر از من فکر میکنه جن توی خونمونه!!! 

درکل....همه ی حرفام راسته، اوکی گایز؟

و ... من واقعا توی شوک خیلی افتضاحیمممممممممممم

از شوک الکتریکی بدتر بود این بخداااااااااTTT

۵ نظر ۵ موافق ۰ مخالف
دنیایی برای آرامش یه دختر که زندگیش رو توی خنده های 9 پسر کره ای به اسم "استری کیدز" میبینه؛
دنیایی برای راحت بودن یه دختر که انیمه به جای اکسیژن استشمام میکنه؛
دنیایی برای خوشحال بودن یه دختر که فیکشن خوندن و نوشتن مثل خون توی رگ هاشه؛
دنیایی برای یه دختر که بتونه خودش باشه و خودش بمونه؛
دنیایی برای یه دختر که خودش رو درون استری کیدز میبینه؛
دنیایی برای یه دختر که تلپاتی خاصی با اون 9 تا پسر داره؛
یه دنیای آبی رنگ که صدای موج های دریا ازش شنیده میشه؛
صدای موسیقی های راک N.Flying، The Rose، Onewe ، LUCY و Xdinary Heroes و Day6 ملودی آرامش بخش این دختره؛
آرامشی که منبعش صدای دریا و پسر های توی این دنیای آبی عه؛
فردای من آبی رنگه:)💙

ʙɪʀᴛʜ ᴅᴀᴛᴇ: ᴀᴜɢᴜꜱᴛ 8ᴛʜ 2021
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان