𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐓𝐨 𝐑𝐮𝐛𝐲'𝐬 𝐑𝐨𝐨𝐦

𝘐'𝘭𝘭 𝘫𝘶𝘴𝘵 𝘵𝘳𝘺 𝘵𝘰 𝘤𝘳𝘺 𝘮𝘺𝘴𝘦𝘭𝘧 𝘵𝘰 𝘴𝘭𝘦𝘦𝘱

سومین امتحان...

 

بلههه امروز سومین امتحانم بود. مطالعات زهرماعی (زهرمار + اجتماعی) 12 درس بود و رسما سر خوندش پاره شدم ولی خب ... خوندم و آرهههه *-*

امروز یه ربع زودتر پاشدم (مَوَریک آخجووون) یعنی شیش و ربع! نشستم دوباره 12 درسو مرور کردم مخصوصا (بک این د گیم سان ....آیم ا آیم ا موریکک) 6 درس دومو. دیگه ما درسمونو خوندیم و صبحانه نوش جان نمودیم. (فاک یو جویون🙂) بعد رفتم صورتمو بشورم و مسواک بزنم که ... یهو ارور زد معدم @-@ گلاب به روتوووون هرچی خوردم اومد بالا ._. کلا معده من مشکل داره توی هضم و اینا مخصوصا غلات! به این دلیل من ماکارونی نمیتونم بخورم چون اتفاق امروز صبح میوفته:″) هیچی دیگه بگذریم. من لباسمو پوشیدم و با مامانم زدیم بیرون! (یه پلی لیست اسکیز دانلود کردم، اولین آهنگش دونت وانت تو اکنالجه...امیدوارم پلی لیست زیبایی باشه:″) بعد من داشتم حاضر میشدم، داشتم آهنگ میخوندم. حالا چی؟ یو گات استولن مای هارت اوه نور لت ایت گوو~ د فیلز توایس!! بعد ساعت 7 صبح بود من اینطوری بودم: وانا بی د گود کید آها... بلا بلا بلا... وی آبوت تو پینت د تاون لاتاتاتاتاتا پینت د تاون لاتاتاتاتا پینت د تاون لاتاتاتاتاتا یو کنت استاپ آس جاست وی اورین مُمجور بقیشو یادم نمیاد! ساعت هفت صبححح پینت د تاون لوناااااا !!

بعد توی راه مدرسه هم باز د فیلز توی گوشم پلی شد، بعد مامانم داشت حرف میزدم باهام من اینطوری بودم: آی ویل نور میک یو لونلی یو آلویز بی بی ساید می... آی ویل نور میک یو لونلی نو وا هامگه ... کاز آی~ لاو استی هی هی لاو استی هی هی لاو استی هی هی لاو استی~~″ اینگونه که اوضاع خیلی عجیب بودXDDD بعد دیگه رفتم تو حیاط مدرسه کیاناز رو پیدا کردم و رفتم پیشش و نشستم زر زر کردیم که یهو عسل از پشت اومد منو ترسوند ._. ازت نمیگذرم ._. بعدم رفتیم صف وایستادیم و هزار بار صلوات فرستادیم و هر هر خندیدیم. راستش دلم برای مسخره بازیام با رفیقام سر صف تنگ شده بود:″) نمیتونم اینو انکارش کنم واقعا... خیلی دلم تنگ شده بود براش:″))) بعد مدیر گفت که امروز دومین سالگرد سردار قاسم سلیمانی (پشمام._. کیبورد اسمشو پشت سر هم آورد ._.) عه بخاطر همین زیاد سر صف نگهتون نمیداریم...یه سرود ملی بخونید و برید.

بعد منو عسل و سوگل اینطوری بودیم: سرود ملی؟؟ سرود ملی چی بود من یادم رفتههه!!″ تا جایی که تونستیم همراهی کردیم و بعد رفتیم سر کلاسمون. هممون هم با ادبببببب!! ″گمشو برو تو کلاست بچ″ ″خفه شو″ ″عهه تو چه گوهی میخوری اینجا؟″ ″چه غلطی داشتی میکردی؟!″ آره دیگه... ._.

یه مراقب لاغرررررر مردنی اومد سر کلاسمون و برگه هارو دادو من توی 1 ربع اول امتحانو دادم ولی باید 1 ربع دیگه موندم سر کلاس:/ بعد یهو مدیر اومد تو و ناخن یکی از بچهارو دید که لاک داشت! (این...آهنگ سراچاعه...؟...) 

مدیر: این چه ناخنایه؟ اومدید مدرسه بعد لاک میزنید؟ مگه اومدید عروسی؟

اونوقت منی که ناخنام بلنده آستینامو تا کجا آوردم جلو تا ناخنام معلوم نشه بعد مجبور بودم ادای سرد بودن دربیارم که مثلا سردمه و فلان. هیچی دیگه بعد برگمو دادم و رفتم بیرون و پیش مامانمو اینا. و تا 8 و 51 دقیقه مدرسه بودیم منتظر رومینا، ولی نیومد تا جایی که ما بودیم!! مام گفتیم ولمون کن سرده هوااا. با حدیثه و الینا و ماماناشون راه افتادیم و رفتیم سمت خونمووون!! (لیخسنسخسم این کدوم آهنگ اسکیز بووود؟؟؟ پشممم یادمهههه میشناسمش ولی نمیدونم چیهههههیتمسنسحسسمسخ عععهههه)

الانم مامانم خوابه ولی من میخوام ساب بزنممم (هیونلیکسسسسسمیمطمسحسمیحکییمحینژTTTTT) سووو قراره بیدار باشم و این یعنی بعد از ظهر میخوابم!! شنبه وقتی از امتحان ریاضی برگشتم خونه، از 10 خوابیدم تا 4 @--@ انقد چسبیییییید!!!! ولی زیاد خوابیدم اما چسبید!! امروزم بعد از ظهر احتمالا بخوابم الان ساب میخوام بزنم! آره دیگه اینطوری*-*

(اوکی ولی آهنگای سراچا یه آرامش خیلی خاص و غیر قابل توصیفی درونشه که من میتونم توش شنا کنم!! ولی نمیدونم این الان واقعا آهنگ سراچاعه یا نه ولی خیلی میخوره آهنگ سراچا باشه!!)

 

راستی اوما ایمی پست قبلیو ببین اگر ندیدیش *-*

 

❤️lovestay#

 

+ باز باشه کامنتا یا نه؟ نمید ._.

۱۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

اوما ایمی:)

city of stars
cover live
By: felix, bangchan & lia


Magic Spirit

(نمیدونم آهنگ پلی میشه یا چی، ولی اگر نشد، کلیک کن و با متن زیر بخون)

 

 

شاید رنگت آبی باشه، ممکنه بیشتر اوقات ناراحت باشی و تسلیم بشی اما درواقع برای من اینطوری نیست

من یه دختر قوی و شجاع رو درونت میبینم که فقط منتظر یه فرصته که بتونه خودشو نشون بده و نزاره حرفایی که دیگران بهش میزنن بهش ضربه بزنه. منتظره اون زمانیه که بتونه همشونو با خاک یکسان کنه...

من اعتقادی به کارما ندارم...یعنی دیگه ندارم...میدونی؟ زندگیتو خودت میسازی و جلو میبری، نه سرنوشت اینکارو میکنه و نه کارما...

سعی کن زندگیت رو خوب جلو ببری، نزار کسی برای زندگیت تصمیم بگیره و هیچوقت نزار کسی تحقیرت کنه و جلوی همه کوچیکت کنه و پشتت رو خالی کنه و طوری رفتار کنه که انگار از اولشم وجود نداشتی...همون دختر قوی باش که درونت خوابیده...

امروز یه سال بزرگ تر شدی...بخش جدیدی از کتاب زندگیت باز شده و تو قراره تمام خاطرات و اتفاقات خوب و بد 16 (یا 17؟) سالگیت رو توی اون بخش بنویسی و وقتی اعداد به سنت اضافه شدن، برای برگشتن به این دوران و حس کردن حال این خنده ها و گریه هات، شروع به خوندن کتابت میکنی..از یک سالگی تا هر سنی که باشی. فقط...هیچوقت نزار بخش های کتابت خیلی زود تموم شده. ادامشون بده، هرچقد که میتونی و جا میشه...انقد بخش های جدیدی رو بنویس و بازشون کن تا وقتی که دیگه بخشی برای کشف کردن باقی نمونه...

زندگی بی رحمه، ولی نزار اذیتت کنه نزار باعث بشه از همه چیز زده بشی و دیگه هیچ دلیل و اشتیاقی برای نفس کشیدن و دیدن دنیا نداشته باشی! جلوش وایستا و شکستش بده...نزار این بازی مسخره رو ببره! عین اون کاراکتری باش که هر کریپری که میخواد زندگیش رو خراب کنه میبینه میکشتش، با شجاعت توی چشمای اندرمن نگاه کن و وقتی میخواد بکشتت بکشش، قبل از اینکه اسکلتون بهت تیر پرتاب کنه بکشش و نزار زامبیا و اسپایدرمن ها بهت دست بزنن و از دور همشونو بکش و به اند پورتال برو و دراگون آخر مرحله رو بکش و موفق بشو!

ستاره ای باش که حتی توی آسمون روز وقتی که خورشید داره میتابه، معلومه و نور تابنده اش از خورشید سوزان بیشتر و قوی تره...ستاره ای باش که تکه و فقط یکی ازش توی این دنیا وجود داره و همه به اطرافیانش و داشته هاش حسودی میکنن... 

اون ستاره ای باش که هرشب برای دیدنش، آرزو میکنم و تحسینش میکنم:)

اوما ایمی، تولدت مبارک

دوست دارم:)

۴ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

واااای چه عنوان خفنی ″-″

ما در هنگام حوادث فقط به یاری هموطنان خود نمی شتابیم، بلکه نسبت به ٔهمه انسان های مظلوم و آسیب دیده در هر جای جهان باشند احساس مسئولیت می کنیم.برای مثال هر روزه شاهد هستیم که مردم فلسطین اشغالی در اثر حمالت ناجوانمردانهٔ رژیم اشغالگر قدس، زخمی می شوند و یا به شهادت می رسند یا در خبرها می شنویم مردم یک کشور آفریقایی در اثر خشک سالی و گرسنگی در شرایط بسیار سختی زندگی می کنند و عده ای از آنها می میرند .با شنیدن این خبرهامی گوییم: ای کاش آنجا بودیم و به انسان های خسار تدیده و مظلوم،کمک می کردیم.

 

توی کتاب اجتماعی سال هفتم درس شیشم میان همچین حرفی میزنن، ولی وقتی اعراق (فکر کنم) شروع کرد به ترور کردن اون دختر و زنانی که ورزشکار بودن، هیچکاری که نکردن هیچ همدردی و همدلی هم نکردن!!

جالبه راستش!!

 

+ اوکی ولی کنجد و نمک خیلی خوشمزسسسسTT

❤️lovestay#

۲ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

?What The ACTUAL Fuck Am I

آیا روحی یا جنی چیزی منو تسخیر کرده یا خونمون جن داره یا چی؟؟؟

امروز (یا دیروز) روز خیلییی عجیب غریبی بود...

من 3 شب پیش، (یعنی 30 دسامبر) خواب دیدم که برای اجرای تایگر اینسایدی که 98 لاینر پریروز اجراش کردن، پارت مارک رو دادن مینهو و پارت تیونگ هم دادن به کینو...و من 1 ساعت پیش با خواهرم اجرا رو دیدم...و بوم... گس وات؟ پارت اول مارک رو داده بودن به مینهو و پارتای تیونگ برای کینو بود:> میتونید فکر کنید اسکل شدم و مخمو از دست دادم، ولی توی اینترنت سرچ کردم: Am i haunted by ghosts?" ترسناکه بخدا ترسناکهههههه من از خودم میترسممممم TT خواهرم سمتم نمیااااادTT مییپمسمسحسمسحسخیحینیتید TT

واقعنی دارم میگم بدون شوخی... درسته من گفتم که روحم با 9 ممبر اسکیز یکیه، ولی راستش فکرشو نمیکردم همچین اتفاقایی بیوفته!!! من اگر این حرفو میزدم بخاطر این بود که خیلی باهاشون همزاد پنداری میکنم و درکشون میکنم و حس خیلی نزدیکی بهشون میکنم...اما داستان داره ترسناک میشه...میترسم پس فردا پاشم ببینم تناسخی چیزی اتفاق افتاده من تو خوابگاه اسکیزمTT (هققق عین لاو انجلTT) خدایی ترسناکه گایز...

دو دقیقه فکر کنید که شما یه حرفی میزنید یا کاری میکنید یا یه خوابی میبینید یا یه چیزی مینویسید، و چندوقت بعدش همون حرفی که زدید یا کاری که کردید یا خوابی که دیدید یا چیزی که نوشتید رو اون کسی که مخاطبش بوده همشونو یا به زبون میاره، یا همون کارو میکنه یا خواب شما تعبیر میشه یا چیزی که نوشتید واقعا اتفاق میوفته...

ساسنگا اندازه من خبر ندارن از زندگی اسکیز بخدا :″|XDDDD 

ولی ترسناکه...من رفتم یه چی بخورم فشارم نیوفته، یعنی پاهام شل شد وقتی اجرارو دیدم...

 

❤️lovestay#

 

+ آی نو آی ویل بی ایگنورد بات‌... کامنتا رو باز میزارم:>

۶ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

?Jae really left Day6

دارید با من شوخی میکنید دیگه، آره؟

دارید بهم میگید که...دیگه جه توی دی سیکس نخواهد بود؟

همین؟ از گروه و کمپانی رفت؟ خب برای چی؟؟؟ به چه دلیل فاکی...

میتونم بگم که هفته و سال افتضاحی رو شروع کردم....

یعنی چی آخه؟؟؟ چرا جه باید از دی سیکس بره؟؟؟؟ 

چرا تک تک بایسای من دارن از گروهاشون میرن؟؟؟ اون از لاو حالا جه؟؟ 

جه هنوز توی دی سیکسه...

۱۴ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

یه سکند بیاید، برای اثبات حرفام مدرک دارم!!

استپ اوت 2022؟

با فلیکس مو بنفششششششششششششششششششششششش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فلیکس واقعا موهاشو بنفش کرده بود و بعد...رید توش و کوتاهشون کرد هیچ، بلوند (یا یخی) کردششششششششششششششش؟؟؟؟

برنامه های اسکیز برای سال 2022:

دومین فن میتینگ (سندیتم/ذرتدمهتدر عههههههههههههههههههههههههههههههه)

تو کیدز روم

دومین تور جهانیییییییییییییییییییییییی 

دوتا آلبوم میدنننننن

اسکیزو پاپ آپ 

تی وی ریلتی شووووو

اسکیز پلیز و ریکورد آلبوممممممممممم

skzflix

 

ویت-

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااتتتتتتتتتتتت؟؟؟؟

امروز صبح چان یه پیام تو بابل گذاشت

"بعضی اوقات دلم میخواد به گذشته برگردم تا همه ی کارای احمقانه ای که کردم رو تغییر بدم"

و .... توی وویسز همین اتفاق میوفتهههههههه

من درک نمیکنمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم


 

برای اثبات حرفام درمورد فیکی که دارم مینویسم وویسز و حرفای اعضای اسکیز، این عکسا رو گرفتم و مدرک دارم و بد نیست اگر ببینیدشون و بخونیدش!!!

 

 

ببینید، پارت اول وویسز رو من 2 سپتامبر نوشتم، فایل وردش رو هم همون موقع زدم.

عکسای پایینی هم اسپویل حساب میشه، ولی نو پرابلم.

بخونید متنای توشونو!

 

 

این یه مدرک!!

 

 

اینم یه مدرک دیگه

درضمن این همون خواب عجیب غریبه هم هست!

و من واقعا نمیدونم چی باید بگم

راستش خودمم خیلی تعجب کردم و آبجیم بدتر از من فکر میکنه جن توی خونمونه!!! 

درکل....همه ی حرفام راسته، اوکی گایز؟

و ... من واقعا توی شوک خیلی افتضاحیمممممممممممم

از شوک الکتریکی بدتر بود این بخداااااااااTTT

۵ نظر ۵ موافق ۰ مخالف

خدایی چگونه؟

چان: دیشب سعی کردم زود بخوابم ولی خوابای عحیب غریبی دیدم

من: *لال مونی گرفتن چون این اتفاق توی پارت اول فیکم که 2 سپتامبر شروع به نوشتنش کردم، میوفته* (اینو قبلا گفته بودم)

---

من: *نوشتن یه وانشات هیونلیکس که هیون رنگ مشکی و فلیکس سفید بود*

ایموجی جدیدی که برای هیونلیکسه: مشکی و سفید

من: ...من هیلر اند کیلر رو تو ژانویه نوشتمش و این...

---

«روز کریسمس»

آبجیم: تو که هی میگی 1 روحی در 10 بدنید، بگو ببینم الان اسکیز دارن چیکار میکنن!!

من: خب کریسمسه دیگه رفتن خونهای خودشون، چان و لیکس هم که خانوادشون استرالیان، چان یا باز داره روی آهنگ کار میکنه فلیکسم احتمالا داره براونی درست میکنه برای کریسمس که شبش همه ممبرا باهم جمع شن و اینا.

Meanwhile...

مینهو و هیونجین: *پست کردن عکس از سگ و گربهاشون توی اتاق خودشون توی خونه خودشون*

من: بیا ببین، اینم مدرک!!!

---

«ام‌وی و لیریک lovestay»

آهنگ: چون من شماها رو دارم، چون شماها منو دوست دارید

آهنگ: روزی خسته میشم و گریه میکنم، میخورم زمین و دوباره درد رو احساس میکنم، ولی مهم نیست، فقط یه بار دیگه، با دیدن شماها میتونم تحملش کنم

ام‌وی: *ویدیویی از تک تک لحظات خوب و بد پسرا توی 2021*

من: ...

من: *دیدن تیزری که برای فیک دانلودش کردم*

من: *خوندن پارتای 1 تا 3 فیک*

من: *خوندن دیالوگ های فلیکس و چان برای دفعه هزارم*

من: این فیک نزدیک 4 یا 5 ماهه که شروع به نوشتن شده...

---

ولی جدا خودم پرام از تمام این اتفاقات ریخته!! واقعا دارم میگم!!!

اتفاقا فردا شب کریسمس داشتم به این فکر میکردم که مثلا دیالوگایی که توی وویسز مینویسم، توی آهنگای اسکیز بیاد... و گاد...واقعا اومدش... 

۱۲ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

یه اینترکشن دیگه از بومگیو و جونگین:″)))) + ادیتشو زدمممم*-*

 

 

اولش فقط یونجونو چاااان TTTTTT

عععهههههههTT چان توی یکی از قسمتای چانز روم 20cm پلی کرده بود، بعد در مورد یونیک بودن صدای یونجون صحبت کرده بود و گاااااد TTTTT بلاخره دیدن همدیگه رووووووژمیپسخسمسحمسحدطخستسخسنسخسمحسحسTT

و بومگیو و جونگین گااااااددنطمنسحسنسحسنطخسخجسمسحسژمTT تفاوت قداشوووونننیننینینیمسمسحسحسکسمسمژژمTT

میپیکسنسحس ععععهههه خدااااا من مردمممممTT

نمیدونم چند بار نشستم ویدیوشو از اول دیدممم:″)))

یه ادیت ازش میزنم میزارم وب شاید فردا یا پسفردا نمد ولی انجامش میدم منتظرش باشید:″))))))


کلیک کن تا ببینی ادیتوو

 

خودم خیلی دوستش دارم خدایییی:″)))))))

مودهههههه TT

۹ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

یه صبح نوشت کوچیک...

خب... پستم رو با گوش دادن به comma, ان فلایینگ شروع میکنم:″)

امروز بعد از 2 سال رفتم مدرسه و حضوری امتحان دادمممم سکسکسنسکسجسمسمطپژمس. اگر ازم بپرسید امتحان چجوری بود، میگم خدایییی آسون بوووود!!! شاید یه نیم یا 1 نمره کم بیارم ولی مطمئنم نمره کمی نمیگیرمممممم!!!! بعد از دو سال نشستم درس خوندم:″)) صبح ساعت 6 و نیم پاشدم که دوباره یکم بشینم درس بخونم. (ولی نخوندم راستشXD) چون هوا سرد بود، یقه اسکی تنم کردم تازه از زیرش تیشرتم هم تنم بود، روش مانتو مدرسه و (تسخسنژخ این وویونگههههه!!!) ژاکت تنم کردم. دو تا ماسک از رو هم زده بودم، داشتم خفه میشدمممم!!! نفسمو که بیرون میدادم، هی عینکم بخار میکرد میرفت رو مخمم!! دیگه (هالا هالا~~) رفتیم سمت مدرسه. بعد اولین بارمم بود که میرفتم اونجا، مدرسم عوض شد وقتی رفتم هفتم دیگه. توی راه توی گوشم داشت اولش 24 تو 25 پلی میشد، بعد فازو عوض کردم شروع کردم سایکو ردولوتو خوندم. حالا فکر کنید من وسط خیابون با مامانم دارم میخونم یو گات می فیلینگ لایک ا سایکو سایکو اوری چی چی چی جاکو جاکو بعد دارم دنسشو تاینی طورانه و وارانه انجام میدمXDD اصن یه وضعیییXDDD اولش رفتم تو هیشکی رو نمیشناختم که یهو یکی از در مدرسه اومد تو، یکم نگاش کردم فکر کردم دارم اشتباه میبینم اما نه:″))) بعد از... 3 سال فکر کنم یکی از همکلاسیامو دیدم. کثافت قدش بلند شده بود (گان اوی...هقققق) اولش منو نشناخت!! مخصوصا چون عینکم دارم دیگه کلا بشناسه، ولی بعد فهمید کیم. انقد ذوق زده شده بودیم جفتموووون!!! بعدم یکم زر زر کردیم که مدیر اومد گفت برید صف وایستید. ما صف وایستادیم، بعد یکی از همکلاسیامو دیدم باز. اسمش عسل عه. امسال توی یه کلاسیم باهم برای دفعه... چهارم فکر کنم؟؟ اولش کلا هیشکی منو نشناختXD :// به چندتا کلاس تقسیم شده بودیم و همه رفتیم سر کلاسایی که بهمون گفتن. بعد عسل هی میومد توی کلاس ما، واییی میخواستم بکشمش هی بهش میگفتم گمشو برو سر کلاس خودت میگفت نمیرم به تو چه!! (امروز روز ان فلایینگه آیا؟ comma, ask حالا مونشات؟:″) بعدم تایم امتحان شد همه رفتن سر کلاسای خودشون. یه معلم تربیت بدنی اومد سر کلاسمون و اولش حضور غیاب کرد و بعد برگه هارو داد، اما نباید میداد چون اون موقع وقتش نبود XD منم چهار پنج تا سوالو حل کرده بودممم XDDDD مدیر اومد همه چیو چک کرد و بعد گفت شروع کنید. منم باز مثل تماااااام دفعات قبلی نفر اول امتحانو دادم تموم شد. کلا 1 صفحه بود! نیم ساعت بیست دقیقه مارو سرکلاس نگه داشتن، بعد مراقبه گفت اگر تموم کردید، بدید به من برگه هاتونو. (نپ آف ا استار...خدایا...درحد فاک بهش نیاز داشتمم:))) منم دادم و رفتم توی حیاط پیش مامانم و اینا. بعد عسل اومد و یکمم باز با اون فک زدم، بعد... اون کسایی که نمیخواستم ببینمشونو دیدم:/ رومینا و حدیثه:/ گااااد!!! مجبوری تحملشون کردم دیگه:/ مامان حدیثه لطف کرد مارو رسوند خونمون با ماشین، خدا خیرش بده!! الانم مامانم خوابیده ولی من خوابم نمیبره:″ دیشب از استرس داشتم میمیرم، بخاطر همین لایو بعد از ماما اسکیزو دانلود کردم با آبجیم نشستم دیدم. ولی من معتقدم که سونگمین یه چیزیش بود!! بعد توی لایو چان از فلیکس میپرسه: Do want this?″ به اون آب انگور یا هرچی (که مطمئنم آبمیوه نبود) که دستش بود اشاره میکنه چان، اما فلیکس درجواب به اون آب پرتقال یا هرچیی که دست جونگین بود اشاره میکنه میگه: No, I want juice″ ...ببخشید؟؟ اون آب انگوره آبمیوه نبوده که فلیکس گفت آبمیوه میخواااااد!!!! یعنی اون یه چی دیگه بودههههه!!!! پس بگو چرا سونگمین خل شده بود هی میگفت هی چان هی چان هی چان بنگچاااااان...XDDDDD

بهرحال...امروز خوش گذشت...واقعا بهم خوش گذشت!!! با اینکه کلا 1 ساعت و نیم بود ولی بازم خیلی خوش گذشت!! برای اولین بار دلم خواست باز برم مدرسه:″)))  دوران راهنمایی بهترین دورانه:″))))) اگر راهنمایید، ازش لذت ببرید واقعا خیلی دوران خوبیه:″))) شنبه هم امتحان ریاضی دارم و باید بشینم ریاضی کار کنم، بعد جمعه هم میخوایم بریم باغ یکی از فامیلامون (وولف گنگ یعععسسسمینسمسنمسن) تا یکم استرسم کم شه (گرررول وی گو وایلددد~~~) و سم این چندوقت شسته بشه، چون من از پنجشنبه هفته پیش (یههه آی نو...پشمام...شنبه که خواستم پست بزارم باز میگم چی شد... ورس هیووونننسنسخسپسخسنخس) من دارم حرص میخورم و از استرس میمیرم و سرم داره از عصبی بودنم منفجر میشه! این چندوقت خیلی افتضاح برام گذشت. سووو... آرهههه!!!!!! خلاصه که.... (آقا اینجا که هیون میخونه زیادی باعث میشه من حس خوبی پیدا نکنم...) آرههه!!!

 

+بعد از هر امتحانم احتمالا میام یه همچین روز نویسی مینویسم و میرممم~~

++فعلا هستم، میایید حرف بزنیم؟؟

+++ اوکی ولی من میخوام برای صدای کیوت جونگین و ووکال شیرین فلیکس و صدای آرامش بخش مینهو توی 24 تو 25 بمیرم:)...

۲۸ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

Just Carry On

کلیک

 

میتونم دردی که داری سعی میکنم مخفیش کنی رو میبینم
애써 숨기는 아픔이 보여


حس میکنم فقط تحمل میکنم و میخندم
참아내며 그냥 웃어버리나 봐


قلبت که قوی تر شده
어느새 더 강해진 네 마음은


میدونم زخمیه که مخفیانه فشردمش
남몰래 눌러 담은 상처인 걸 알아

 

انتقاد های کوچیک اشکالی نداره
사소한 투정은 사실 괜찮아


من روز رو با تو میگذرونم
너를 위한 하루를 보낼 거야


گذشته فقط همینجوری میره
지난날들은 흘러갈 뿐이야

 

 و نکن، نکن، نکن
And don't, don't, don't


به خودت شک نکن، ایمان داشته باش به خودت
Don't doubt you, 너를 믿어


فقط برو برو برو و ادامه بده
Just go, go, go, carry on


نکن، نکن، نکن
Don't, don't, don't


مثل الان تحت تاثیر قرار نگیر
Don't be swayed 지금처럼


فقط برو برو برو و ادامه بده
Just go, go, go, carry on

 

فقط ادامه بده
Just carry on


فقط ادامه بده
(Ooh-ooh) Just carry on

 

تمام زمان هایی که تحمل کردم
그렇게 견뎌낸 모든 시간은


یه روز باعث آرامشت میشم
언젠가 너의 위로가 돼 줄 거야

 

حتی اگر روزهای بی شماری باشه
헤아릴 수 없는 날이 많아도


حتی اگر نفس سنگینی بکشم
무거운 한숨을 크게 쉬어도

 

امروز ما زندگی میکنیم
오늘도 우린 버텨낸 거야

 

 و نکن، نکن، نکن
And don't, don't, don't


به خودت شک نکن، ایمان داشته باش به خودت
Don't doubt you, 너를 믿어


فقط برو برو برو و ادامه بده
Just go, go, go, carry on

 

نکن، نکن، نکن
Don't, don't, don't


مثل الان تحت تاثیر قرار نگیر
Don't be swayed 지금처럼


فقط برو برو برو و ادامه بده
Just go, go, go, carry on

 

پایین تر نرو، پایین، پایین و ادامه بده
Don't get low, low, low, carry on


(ادامه بده، ادامه بده، ادامه بده)
(Carry on, carry on, carry on)


ادامه بده
Carry on

 

نکن، نکن، نکن
Don't, don't, don't


به خودت شک نکن، جواب خودتی
Don't doubt you, 답은 너야


فقط برو برو برو و ادامه بده
Just go, go, go, carry on

 

نکن، نکن، نکن
Don't, don't, don't


تحت تاثیر قرار نگیر حتی اگر کمی اذیتت کنه
Don't be swayed, 조금 아파도


فقط برو برو برو و ادامه بده:)
Just go, go, go, carry on:)

 

+ فقط یکم خواستم به شماهایی که حالتون زیاد اوکی نیست و روز بدی داشتید یا بخاطر مدارس و امتحاناتون تحت فشارید و واقعا خسته شدید یا شایدم مثل من امتحاناتونو خراب کردید، امید بدم و بگم که فقط ادامه بدید:)

++ (اوکی ولی صدای سونگ شیک زیادی سافته:)

۱ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
دنیایی برای آرامش یه دختر که زندگیش رو توی خنده های 9 پسر کره ای به اسم "استری کیدز" میبینه؛
دنیایی برای راحت بودن یه دختر که انیمه به جای اکسیژن استشمام میکنه؛
دنیایی برای خوشحال بودن یه دختر که فیکشن خوندن و نوشتن مثل خون توی رگ هاشه؛
دنیایی برای یه دختر که بتونه خودش باشه و خودش بمونه؛
دنیایی برای یه دختر که خودش رو درون استری کیدز میبینه؛
دنیایی برای یه دختر که تلپاتی خاصی با اون 9 تا پسر داره؛
یه دنیای آبی رنگ که صدای موج های دریا ازش شنیده میشه؛
صدای موسیقی های راک N.Flying، The Rose، Onewe ، LUCY و Xdinary Heroes و Day6 ملودی آرامش بخش این دختره؛
آرامشی که منبعش صدای دریا و پسر های توی این دنیای آبی عه؛
فردای من آبی رنگه:)💙

ʙɪʀᴛʜ ᴅᴀᴛᴇ: ᴀᴜɢᴜꜱᴛ 8ᴛʜ 2021
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان