𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐓𝐨 𝐑𝐮𝐛𝐲'𝐬 𝐑𝐨𝐨𝐦

𝘐'𝘭𝘭 𝘫𝘶𝘴𝘵 𝘵𝘳𝘺 𝘵𝘰 𝘤𝘳𝘺 𝘮𝘺𝘴𝘦𝘭𝘧 𝘵𝘰 𝘴𝘭𝘦𝘦𝘱

شرح حال بعد از سه روز

خب... سلام! چه خبر؟ لانگ تایم نو سی:>

امیدوارم حالتون خوب باشه گایز و ... فکر کنم شماهاهم دارین برای امتحانای ترمتون درس میخونین درسته؟ خب.. فایتینگ به همتون!! گامبارهه:>

الان که دارم این پستو مینویسم باید بگم که همزمان درحال درس خوندن هم هستم! مادر عزیزم زحمت کشید برام میوه پوست کند که طی درس خوندن فشارم نیوفته یوقت! (از این اتفاقا زیاد افتاده برای من آخه) اومدم یه سلامو احوالپرسی بکنم و باز برم پای درسام.

طی این چندوقت هیچ اتفاق خاصو جدیدی نیوفتاده، غیر از اینکه سه شنبه، چهارشنبه تعطیل بودم و شنبه هم تعطیل خواهم بود. هیچ کاریم نکردم این چندوقت... غیر از اینکه از سر بیکاری توی اینستا بچرخم یا توی دیلیم زر زر کنمو ساب برنامهای اکسدیز رو بزنم و دوباره همه چیو از اول آپلود کنم (چون لینکا منقضی شده:″) عام... البته امروز رو متفاوت شروع کردم. با اینکه دیشب تا ساعت 4 صبح بیدار بودم، ولی امروز ساعت 9 پاشدم و رفتم حمام و بعد از خوردن صبحونه و چک کردن پیامام نشستم پای درسم. (ولی بی شوخی... نمک روی زردآلو خیلی میچسبه...) همچنین.. بهم تبریک بگین؛ دیگه نمیتونم با لهجه ی آمریکایی صحبت کنم:> و... بلاخره تونستم روی لهجه ی استرالیایی تسلط پیدا کنم(؟) و... خب دهن معلم هوموفوبیکم رو بستم!!! خرسندم:>...

عام... یه چیزی میخواستم بهتون بگم.. تگ عضو گلدن چایلد متاسفانه الان توی بیمارستان بستری شده و به پیوند کبد احتیاج داره.. و حالش زیاد خوب نیست. منتظر جواب آزمایشاشن تا بعدش قدم بعدی رو بردارن.. میشه دعا کنین حالش خوب بشه:)؟ من فقط یه نینی گلدنسم که وقتی تصمیم به فن شدن گرفتم، این خبر رو شنیدم... ممنون میشم اگر اینکارو بکنین:)

حالا بگذریم... اوه راستی!!! مانگای your name و I want to eat your pancreas رو خریدم! همراه با کتاب ییشینگ و اندکی فوتوکارت از اکسو و یه عکس گروهی:>>> البته هنوز مانگای I want to eat your pancreas به دستم نرسیده، ولی اون دوتای دیگه رسیدن. خیلی کیوتهه TT کتاب ییشینگ هم خیلی...قشنگه.... واقعا درک میکنم تک تک کلماتش رو.. و جا داره بگم وقتی اسم لوهانو تاعو و کریس رو دیدم که درموردشون حرف زده بود، نزدیک بود گریه کنم... فکر میکنم تنها آیدلیه که درمورد اعضای رفته گروهشون صحبت میکنه... هععی...

دیروز نیوشا و یاسی اونی یه حرفی بهم زدن که واقعا خیلی ذوق زده شدم... بهم گفتن وایب بنگچان رو میدم... و خب...؟ با اینکه خودم این حسو نمیکنم و مطمئنم هیچوقت نمیتونم وایب اونو بدم (چون خب کامااان!! اون بنگچانه!!) اما.. خیلی حس خوبی بهم داد.... وای نه... میوهام داره تموم میشه.... عععهههه TT (من واقعاا بدون میوه نمیتونم زندگی کنم!!!) به مامانم پیشنهاد دادم که روزی که امتحانام تموم میشه و شما میخوای بری برای ترمیم تتوی ابروت، منم بیام ناخن بکارم گفت نه:/ بخدا که ناخنام ریدس!! ولی قبول نکرد... هیییییه:″)

فکر کنم برای امروز کافی باشه، باید برم پای درسام و نمیتونم بیشتر از این حرف بزنم... همین دیگه... روز خوبی داشته باشین!!

همچنین اگر تا ته این پست رو خوندین، ممنون میشم اگر یه کامنتم بزارین چون دلم براتون تنگ شده:>

۳ موافق ۰ مخالف

فرست شدممممم

نت ندارم پینترستم بالا نمیاد وگرنه یه عکس یونجون میدادم بهت:″)

اووو مانگا منم میخاامم هق🤧

از پیج اینستای midbooks خریدم. اونجا کتابو مانگا میفروشه

منم امروز باید درس بخونم ولی خستمه :/

من خوندم تموم شد راحت شدمممم

البته... فقط نصف کتابو... بقیش فردا

منم چند جلد مانگای بانگو گرفتم الانم ناول دازای چویا ۱۵ گرفتمㅠ------ㅠ

زندگی با مانگا زیباستㅠ-ㅠ

توی درست موفق باشی، فایتینگ^-^

وااای... منم میخواام ㅠ.ㅠ 

واای دقیقااا ㅠ-ㅠ البته هنوز شروع نکردم بخونم یور نیم رو... چون سرم با درسام مشغوله.. هنوز کتاب مجیک شاپ رو هم تموم نکردم، کتابی که از کتابخونه هم گرفتم رو نخوندم و باید یکشنبه تحویل بدم... و... فاک:>
مرسی سانی، توام همینطوررر ^•^

نهمی؟

هفتمم:>

💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙

❤️🖤❤️🖤🖤❤️🖤❤️🖤❤️🖤❤️🖤🖤❤️🖤❤️🖤❤️

اوخی کوچولو نوموخواد 

نتم بد موقع تموم شد ㅠㅠ

خوبیی؟؟؟؟

خدایا تگ بچم...

دونسنگییییییی

من وقتی خبرشو دیدم اینطوری بودم: خب... اول اینکه دعا میکنم پلاکت های بدنش زیاد باشه تا طی پیوند زدن کبد خونریزی زیادی نداشته باشه، دوم اینکه دعا میکنم یاختهای سفید بدنش آدم باشنو کبد رو پیوند بزنن. چون انسان بدون کبد نمیتونه زنده بمونه:>

ㅠㅠ اونیییی

واقعا منم که الان فهمیدم دعا میکنم بایس قشنگم زودتر خوب شه 

بیا بغللللT-T

هییق:″)

پریدن بغلت*

من فردا علوم دارم ولی حسش نیستتتتتتت

بشیییین بخوووون بچهههههههههههه

نمیخوامممممممم T-T

TT

اصن هیچی نمیفهمم ازشش فقط حفظش میکنم T-T

وای درکت میکنمم

اونی اونی خواستم پیوندت کنم و یچیزی به ذهنم رسید ... روح دوقولوی بنگ چان +-+

وی مرد*

وای اگر میدونستم همچین میشه بهت نمیگفتم +-+

خیلی حس خوبی دارممم ㅠㅠ

هیقققق قبول بکن شبیهشییی

اههه... من تسلیمم... اوکی قبول میکنم!

اورینننننننننننننننننننننننننننننننننننننن

^-^

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دنیایی برای آرامش یه دختر که زندگیش رو توی خنده های 9 پسر کره ای به اسم "استری کیدز" میبینه؛
دنیایی برای راحت بودن یه دختر که انیمه به جای اکسیژن استشمام میکنه؛
دنیایی برای خوشحال بودن یه دختر که فیکشن خوندن و نوشتن مثل خون توی رگ هاشه؛
دنیایی برای یه دختر که بتونه خودش باشه و خودش بمونه؛
دنیایی برای یه دختر که خودش رو درون استری کیدز میبینه؛
دنیایی برای یه دختر که تلپاتی خاصی با اون 9 تا پسر داره؛
یه دنیای آبی رنگ که صدای موج های دریا ازش شنیده میشه؛
صدای موسیقی های راک N.Flying، The Rose، Onewe ، LUCY و Xdinary Heroes و Day6 ملودی آرامش بخش این دختره؛
آرامشی که منبعش صدای دریا و پسر های توی این دنیای آبی عه؛
فردای من آبی رنگه:)💙

ʙɪʀᴛʜ ᴅᴀᴛᴇ: ᴀᴜɢᴜꜱᴛ 8ᴛʜ 2021
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان