(نمیدونم آهنگ پلی میشه یا چی، ولی اگر نشد، کلیک کن و با متن زیر بخون)
شاید رنگت آبی باشه، ممکنه بیشتر اوقات ناراحت باشی و تسلیم بشی اما درواقع برای من اینطوری نیست
من یه دختر قوی و شجاع رو درونت میبینم که فقط منتظر یه فرصته که بتونه خودشو نشون بده و نزاره حرفایی که دیگران بهش میزنن بهش ضربه بزنه. منتظره اون زمانیه که بتونه همشونو با خاک یکسان کنه...
من اعتقادی به کارما ندارم...یعنی دیگه ندارم...میدونی؟ زندگیتو خودت میسازی و جلو میبری، نه سرنوشت اینکارو میکنه و نه کارما...
سعی کن زندگیت رو خوب جلو ببری، نزار کسی برای زندگیت تصمیم بگیره و هیچوقت نزار کسی تحقیرت کنه و جلوی همه کوچیکت کنه و پشتت رو خالی کنه و طوری رفتار کنه که انگار از اولشم وجود نداشتی...همون دختر قوی باش که درونت خوابیده...
امروز یه سال بزرگ تر شدی...بخش جدیدی از کتاب زندگیت باز شده و تو قراره تمام خاطرات و اتفاقات خوب و بد 16 (یا 17؟) سالگیت رو توی اون بخش بنویسی و وقتی اعداد به سنت اضافه شدن، برای برگشتن به این دوران و حس کردن حال این خنده ها و گریه هات، شروع به خوندن کتابت میکنی..از یک سالگی تا هر سنی که باشی. فقط...هیچوقت نزار بخش های کتابت خیلی زود تموم شده. ادامشون بده، هرچقد که میتونی و جا میشه...انقد بخش های جدیدی رو بنویس و بازشون کن تا وقتی که دیگه بخشی برای کشف کردن باقی نمونه...
زندگی بی رحمه، ولی نزار اذیتت کنه نزار باعث بشه از همه چیز زده بشی و دیگه هیچ دلیل و اشتیاقی برای نفس کشیدن و دیدن دنیا نداشته باشی! جلوش وایستا و شکستش بده...نزار این بازی مسخره رو ببره! عین اون کاراکتری باش که هر کریپری که میخواد زندگیش رو خراب کنه میبینه میکشتش، با شجاعت توی چشمای اندرمن نگاه کن و وقتی میخواد بکشتت بکشش، قبل از اینکه اسکلتون بهت تیر پرتاب کنه بکشش و نزار زامبیا و اسپایدرمن ها بهت دست بزنن و از دور همشونو بکش و به اند پورتال برو و دراگون آخر مرحله رو بکش و موفق بشو!
ستاره ای باش که حتی توی آسمون روز وقتی که خورشید داره میتابه، معلومه و نور تابنده اش از خورشید سوزان بیشتر و قوی تره...ستاره ای باش که تکه و فقط یکی ازش توی این دنیا وجود داره و همه به اطرافیانش و داشته هاش حسودی میکنن...
اون ستاره ای باش که هرشب برای دیدنش، آرزو میکنم و تحسینش میکنم:)
اوما ایمی، تولدت مبارک
دوست دارم:)