برین حالشو ببرین
آلبوم ژاپنی در راهه و فوتوتیزرای مینهو و چان اومده
16 مِی هم تایتل آلبوم میاد
بله 😎🔥
برین حالشو ببرین
آلبوم ژاپنی در راهه و فوتوتیزرای مینهو و چان اومده
16 مِی هم تایتل آلبوم میاد
بله 😎🔥
هوا غروب کرده بود و کم کم داشت شب میشد. بارون بند اومده بود، ولی اشک های مینهو نه. لبه دیوار نشسته بود و پاهاش رو آویزون کرده بود و درحال تکون دادنشون بود. گوشیش رو از توی جیبش دراورد و دنبال شماره ی جیسونگ گشت. با دیدن اسم "My little hazelnut" لبخند غمگینی زد و تلفن سبز رنگ روی صفحه رو لمس کرد و منتظر شد تا جیسونگ جواب بده.
"بله؟"
لبخند غمگینی روی لب های مینهو نقش بست و اشک هاش با سرعت بیشتری میباریدن، "جیسونگی؟"
"...-"
"لطفا قطع نکن... میخوام آخرین حرفامو بهت بزنم."
صدایی از پشت تلفن نمیشنید، ولی به خوبی میتونست نفس های عصبی جیسونگ رو بشنوه، "ببخشید جیسونگی اگر برات کافی نبودم و اون چیزی که لایقته رو بهت ندادم..همچنین ممنونم از اینکه 3 سال کنارم بودی و تحملم کردی فندق کوچولو..."
جیسونگ بی قرار شد. حس خوبی به این کلماتی که از زبون مینهو میشنوید نداشت. بی دلیل و بدون اینکه متوجه بشه، بغض کرده بود. منظور مینهو از این حرفا چیه؟ این سوال توی ذهنش شکل گرفت و بلافاصله بعد از تموم شدن حرفش، بیانش کرد، "منظورت از این حرفا چیه؟ چرا داری اینارو میگی؟"
"من خیلی دوستت دارم جیسونگی...امیدوارم که زندگی خوبی رو بدون وجود من داشته باشی"
چشم هاش درشت شد. مینهو واقعا میخواست خودشو بکشه؟ اشکاش بی صدا روی گونه های تپل و نرم جیسونگ غلت خوردن و پایین ریختن، "هی-..هیونگ...کجایی؟"
"دیگه فکرش رو نکن جیسونگی...میخواستم تو آخرین کسی باشی که صداش رو میشنوم-"
"میخوام ببینمت...بگو کجایی!!"
"خونه خودم."
صدای بوق از پشت تلفن به گوش مینهو رسید. گوشیش رو کنارش گذاشت و در آرامش به آسمون تیره خیره شد؛ درحالی که جیسونگ با صورتی خیس داشت خیابون های سئول رو با عجله رد میکرد تا به ساختمون مورد نظرش برسه. صدای هق هق هاش توجه همه رو جلب کرده بود و انگشت نما شده بود و مردم توی گوش هم پچ پچ میکردن؛ که البته اهمیتی بهش نمیداد!
بلاخره به ساختمونی که میخواست رسید، اما اینطور که میدید، دیر رسیده بود. دسته ای از مردم پایین ساختمون تجمع کرده بودن و عده ای هم درحال زنگ زدن به اورژانس بودن؛ شاید فکر کنین که مینهو خیلی بدجنس بود و باید بخاطر جیسونگ هم که شده، از کارش پشیمون میشد؛ اما خیلی دیر شده بود. اون خودشو پرت کرده بود پایین. و جیسونگ با وحشت به سمت مردم رفت و کنارشون زد تا وقتی که به پسری که روی زمین افتاده بود و خون قرمزی از سرش جاری شده بود رو دید. با قدم های لرزون سمتش رفت و بدنشو بین دستاش گرفت، "...هی-...هیونگ؟...."
مردم شروع به پرسیدن سوالاتی مثل "شما اون پسر رو میشناسین؟" و "میدونین چرا اینکارو کرده؟" میکردن؛ اما جیسونگ جوابی بهشون نمیداد. چون صدایی نمیشنید. صدایی غیر از غرش آسمون و برخورد کردن قطرات بارون به روی زمین و برگهای درختها به گوشش نمیخورد. اشک هاش بی وقفه روی صورتش غلت میخوردن و صداش هر لحظه بلندتر میشد، "مینهو هیونگ صدای منو میشنوی؟... هیونگ؟"
چند بار بدن پسر رو به روش رو تکون داد، اما هیچ عکس العملی ندید. وقتی که مینهو آخرین نفسش رو بازدم و بدنش کم کم شروع به سرد شدن توی اون هوای غمزده کرد، جیسونگ برای لحظه ای گرفتن اکسیژن رو فراموش کرد و بعد از کمی سکوت اسم مینهورو به زبون آورد و داد زد، "...مین-....مینهو هیونگ!!!"
بدن پسر رو محکم بغل کرده بود و اجازه نمیداد کسی بهش نزدیک بشه. پیرهن جیسونگ خیس بود، نه فقط بخاطر بارون بلکه بخاطر خون عشقش بود...
+ بنده به مرض اسپویل بیمارم:>
++ همچنین بنده به مرض سد اند هم دچار شده ام.
+++ همچنین، قالبم چطوره؟
++++ همچنین، باز بازدیدای بیان به چیز رفته؟
ولی چقد حس خوبی میده که بشینی درس بخونی/بنویسی و به lo-fi ـِی که پلی میشه گوش کنی، و هروقت سرت رو که بلند میکنی میبینی که آیدلت داره به دوربین نگاه میکنه و لبخند میزنه:)
+ طوری که الان قشنگ تمرکز دارم و میتونم به درسام برسم، ستودنی ـیست؛ چون من کسیم که اصلا نمیتونه تمرکز کنه!
روی این لینک (که کامنت دو روز پیش منه) کلیک کنین
همونطور که دیدین، نوشتم ″از لیکس تقریبا مطمئنم گریه میکنه″ و بله امروز گریه کرد!!!!
تا حدسیاتی دیگر بدرود!XDD
With knowledge comes unwanted responsiblities
Though age is just a number
It's not quite judgement free
ولی به قدری که آهنگای جیکوب قشنگه....
لذت ببرین:)
و برای من بدبختی که امتحان جَفَنگیات (ادبیات) دارمم دعا کنین
شب خوووش:")))
فلیکسو چانو مینهو موهاشونو مشکی کردن
اگر پست ″اینارو یادتون بمونه″ رو دیده باشین، متوجه میشین!
همچنین جونگین بلوند و هیونجین قرمزه.......
و درسته اولش با منیک شروع شد... ولی ما هنوز آخرشو داریم✋🏻😎
هنوزم نمیخواین ایمان بیارین بهم؟؟؟
+با استار لاست و haven تموم شد..
تاتا... گفتم یهو با سیکرت سیکرت یا استار لاست تموم میشههههه
من میتونم برای ووکال جیهو بمیرم...
همچنین اینم بگم که IZ یه گروهیه که من حاضرم همه چیمو بدم تا معروف بشن
ارزششون خیلییی بیشتره:")
گوشش کنین
شب خوبی هم داشته باشین3>
خبر دارین که، فردا تور اسکیز شروع میشه و اولین کنسرت تو خود کره ـس
و بازم خبر دارین که، بنده با حدسیاتم اومدم و باز قراره برم رو مخXD
انی وی-
ولی حس میکنم فردا اولین آهنگی که میخونن، یا district 9 عه یا سوریکون و یا miroh ! آخرشم احتمالا با لاواستی یا OH و یا یو کَن استی و یا عان ترک تموم میشه! اینام باز یادتون بمونه دیگه. درست دربیاد هم...درست دراومده دیگه.
آقا خدایی من تاحالا هرچی گفتم غلط از آب درنیومده، حتی سر منیک که گفتم اولشو یا لیکس شروع میکنه یا مینهو یا سونگمین یا هیون یا جونگین، اول آهنگو لیکس با لتس گو شروع کرد و حتی من بیشتر حسم به لیکس نزدیک بود. پستاشم هنوز تو وب هست. سر تک تک فوتوتیزرا و آنویل ها، همه رو از چندساعت قبلش پیش بینی میکردم طوری که مائده نزدیکم نمیشد! پیاماشو هنوز تو واتساپ دارم!! پس....آره دیگه... اینم بگم احتمال داره همیشه حرفام درست از آب درنیادا.. ولی خب... من به حسم اعتماد میکنم! دیگه چی میخواستم بگم....آها!!! اگر هم حرفایی که توی این پست زدم و توی اون پست ″اینا یادتون بمونه″ زدم درست از آب دربیاد، یه وبی یا چنلی تو تلگرام میزنم اونجا از حسام میگم، عین ساسنگا یا چنلای پیش بینیXDDD
یکم شاهکار گوش کنین!
یعنی به قدری که من mercy مانستا رو دوست دارم که find you رو دوست ندارم
خیلی خوبه، پس پیشنهاد میکنم گوشش کنین:>
شب خوبی و آخر هفته خوبی داشته باشین عشقای روبی:>❤️🖤
+ ولی من هنوز نمیفهمم رادیکال به چه درد میخوره...
++ چرا انقد وبم وایب خوبی بهم میده؟...
+++ ولی من امروز سر امتحان دینی، پایین برگم نوشتم "چوی بومگیو خیلی خوشگله چوی یونجون و چوی سوبین غیر قانونین و کانگ تهیونو هیونینگ کای نباید انقد جذاب باشن دیگه کیوت نباشن" و نمیدونم معلم چه بلایی سرم میاره...
ببین گایز-
فلیکس گفته که موهاشو رنگ کرده (یه چیز کاملن عادی) اما نکته اینجاس که موهاشو نشون نمیده!! پس بنده، اومدم از حس قویم بهتون بگم که لیکس موهاشو چه رنگی ممکنه داشته باشه. موهاشو احتمالا یا آبی کرده، یا قرمز، یا بنفش.. احتمال اینم هست که مشکی کرده باشه!!
همچنین صدرصد مطمئنم مینهو موهاشو مشکی کرده چون یه جوری داشت ازشون محافظت میکرد که...
همچنین، از اینم مطمئنم که چان برای تور موهاشو مشکی میکنه!!! مطمئن!!!!!
+ اینا یادتون باشه، هرکدومشون واقعی شد این پست باز آپدیت میشه:]