چان: دیشب سعی کردم زود بخوابم ولی خوابای عحیب غریبی دیدم
من: *لال مونی گرفتن چون این اتفاق توی پارت اول فیکم که 2 سپتامبر شروع به نوشتنش کردم، میوفته* (اینو قبلا گفته بودم)
---
من: *نوشتن یه وانشات هیونلیکس که هیون رنگ مشکی و فلیکس سفید بود*
ایموجی جدیدی که برای هیونلیکسه: مشکی و سفید
من: ...من هیلر اند کیلر رو تو ژانویه نوشتمش و این...
---
«روز کریسمس»
آبجیم: تو که هی میگی 1 روحی در 10 بدنید، بگو ببینم الان اسکیز دارن چیکار میکنن!!
من: خب کریسمسه دیگه رفتن خونهای خودشون، چان و لیکس هم که خانوادشون استرالیان، چان یا باز داره روی آهنگ کار میکنه فلیکسم احتمالا داره براونی درست میکنه برای کریسمس که شبش همه ممبرا باهم جمع شن و اینا.
Meanwhile...
مینهو و هیونجین: *پست کردن عکس از سگ و گربهاشون توی اتاق خودشون توی خونه خودشون*
من: بیا ببین، اینم مدرک!!!
---
«اموی و لیریک lovestay»
آهنگ: چون من شماها رو دارم، چون شماها منو دوست دارید
آهنگ: روزی خسته میشم و گریه میکنم، میخورم زمین و دوباره درد رو احساس میکنم، ولی مهم نیست، فقط یه بار دیگه، با دیدن شماها میتونم تحملش کنم
اموی: *ویدیویی از تک تک لحظات خوب و بد پسرا توی 2021*
من: ...
من: *دیدن تیزری که برای فیک دانلودش کردم*
من: *خوندن پارتای 1 تا 3 فیک*
من: *خوندن دیالوگ های فلیکس و چان برای دفعه هزارم*
من: این فیک نزدیک 4 یا 5 ماهه که شروع به نوشتن شده...
---
ولی جدا خودم پرام از تمام این اتفاقات ریخته!! واقعا دارم میگم!!!
اتفاقا فردا شب کریسمس داشتم به این فکر میکردم که مثلا دیالوگایی که توی وویسز مینویسم، توی آهنگای اسکیز بیاد... و گاد...واقعا اومدش...