
(این عکسو توی جاده گرفتم و نمیدونین چقددد سعی کردم که دستم بخاطر ماشین نلرزه)
از آخرین باری که از این جاده گذشتم حدود 3 سال میگذره...
آخ که چقد دلم هوای این جاده و آهنگ گوش دادنم و مسخره بازیام با مائده کرده بود.
غروب آفتاب وقتی که داشتم wonder کاور بومگیو رو گوش میدادم و به هوای نارنجی رنگ میکردم خیلی قشنگ و آرامش بخش بود، و انگار این آهنگ برای مسافرت رفتن ساخته شده؛ نمیدونین چقد کیف میده! داشتم چیپس و پفک میخوردم و به کوهو دشت و چمن خیره شده بودم و توی دلم همراه با آهنگی که داشت از هندزفریم پلی میشد گفتم:
So we drive
On the left lane out in a rush
Looking back
At the red lights passing us by
و گاد، وقتی که ساعت نزدیک 5 بود، و اطراف چمن بیشتر داشت د ویو پلی شد. و فکر کن، وقتی که داشتم از پنجره به پرندهای توی هوا نگاه میکردم ورس اول آهنگ که هیون میخونه رو زمزمه میکردم و وقتی بابام سرعتشو زیاد کرد و باد با فشار و شدت بیشتری به صورتم میخورد، زیر لب با تن صدای پایینی همراه با بنگچان گفتم:
I like the view right now
و این یکی،
وارد سوپر مارکت شدم تا یکم چیپس و پفک بخرم و سه تا چیپس و یه پفک شد 29 هزار تومن. و وقتی تو ماشین برگشتم و دوباره از اول شافل زدم و چیپس گوجه ـیم رو باز کردم، همراه با یوکی توی ماشین با خواهرم داد زدم:
We don't need money to feel good
Cause you're the ride or die the rest of my life
Don't need a party to feel high
We're like the modern version of Bonnie and Clyde
بیا به این گوش کن،
3 تا پلی لیست استری کیدز با تایم های یک ساعت و چهل و یک دقیقه، یک ساعت و بیستو دو دقیقه و یک ساعت و هفده دقیقه دانلود کرده بودم و شروع به گوش دادنش کردم. از همه نوع آهنگا پلی شد و من مودم همش درحال تغییر بود و وقتی که Grrr و YAYAYA و Young Wings پلی شد من یهو به یاد اسکیز سروایول شو افتادم و تک خنده ای کردم که چقد سر هر قسمت گریه کردم. توی همین فکر بودم که یهو awkward silence پلی شد و من ناخودآگاه به کیوتی آهنگ خندیدم و زیرلب زمزمه ـش کردم. و وقتی پلی لیست اول تموم شد و من شروع به گوش دادن به دومین پلی لیست کردم و چندتا آهنگ گذشت، وقتی که داشتم به کوهای رنگارنگ نگاه میکردم و چشمام رو بخاطر آفتابی که توی چشمم میزد بسته بودم، یهو آهنگ مورد علاقم پلی شد. لبخند زدم و با سونگمین و مینهو شروع به خوندن Blueprint کردم. و بعد از لحظه ای گفتم، ″فردای من آبی عه″
و کل اتفاقای دیگه که پر از آرامش بود، مثل گوش دادن به I'm serious دی سیکس و Permission to dance بنگتن وقتی تازه رسیده بودیم توی شهر و داشتیم به مغازها و هوای تمیز شب و ستارها نگاه میکردیم..این سفر بدون شم قراره یه خاطره خوبی برام به جا بزاره!!
امیدوارم که این ایام به شماها خوش بگذره و کیف کنین،
من قراره چاق شم پس...آره...
+ حقیقتا باید بگم برای اولیییین باره که دلم برای اینجا و این شهر تنگ شده بود، البته که بله دلم برای این خونه تنگ شده بود ولی این شهر... قبلا ازش خوشم نمیومد